جن در اسلام

فهرست مطالب

مقدمه 

توکل به خدا واجب است

ایمان به غیب

جن

دلیل از قرآن کریم

دلیل از سنت

عدم رویت دلیل  برعدم  وجود نیست

جن از چه چیزی آفریده شده است ؟

چگونه جنهای  کافر با آتش  عذاب  داده  می شوند؟

آیا جن مکلف است؟

انواع جن

آیا جن می خورد  ومی نوشد ؟

جن  خود را به شکل  وصورتهای مختلف در می آورد

پناه بردن  به جن حرام است

قربانی کردن برای جن حرام است

کمک خواستن از جن حرام است

آیا جن به مردم  آزار واذیت می رساند؟

صرع وجن زدگی

ذکر ادله از قرآن وسنت

علت جن زدگی چیست؟

نشانه های جن زدگی

نشانه های جن زدگی درخواب

نشانه های جن زدگی در بیداری

 مشروعیت  علاج  جن زدگی 

صفات علاج جن زدگی 

کیفیت علاج

مرحله اول قبل ازمعالجه

مرحله دوم علاج

مرحله سوم بعد از علاج

چند نصیحت برای در امان بودن از شر جن

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

الحمد الله والصلاة والسلام علی  رسول الله وعلی آله وصحبه أجمعین.

خداوند در این جهان  پهناور بنابر حکمت  خویش  موجودات زیادی آفریده  است وهر کدام را برای  هدفی  خلق کرده  است  بسیاری از این موجودات  با چشم  دیده می شوند  وبسیاری  هم قابل رؤیت  نیستند يكي از اين موجودات كه قابل رويت نيستند  جنها  هستند  که خداوند  آنها را مثل  انسانها برای عبادت آفریده است.( وماخلقت الجن والإنس إلا لِیعبُدُونِ ) آنها موجودات  غیبی هستند که قرآن وسنت ازآنها  صحبت نموده وایمان آوردن به آنها لازم وضروری  است بطوریکه  علمای اسلام اتفاق نظر دارند که هرکس وجود جن را انکار نماید از دایرۀ اسلام  خارج  می شود، زیرا وی در حقیقت قرآن کریم وسنت  رسول الله  صل الله علیه وسلم  را انکار  وتکذیب  نموده  است.

البته  مردم  تصورات  مختلف  وگوناگونی درباره  جن  دارند ، که تصور آنها بستگی  به میزان علم وآگاهی  آنها دارد.

در جامعه ی کنونی  ما  در اثر  غفلت  از ذکر  خدا  وعدم  پرهیز  از محرمات ، وسست شدن  پایه های  اعتقادی ، شیطان  برآنان  غلبه  کرده وآنان را دچار سر در گمی  نموده  واز  صراط  مستقیم  منحرف  نموده  است . زیرا  هرچه انسان از خدا دور شود شیطان  به وی  بیشتر نزدیک می شود.

مسئله  جن زدگی  وراههای  علاج آن یکی از مسائل است  که  این روزها اذهان  بسیاری  از مسلمانان  را بخود  مشغول ساخته  است ، برخی  با رفتن  به نزد جادوگران  واز راه سحر وجادو و طلسمهای  شیطانی  وبرخی  دیگر  با توسل  به  راههای  مختلف دیگر،  خواهان  علاج  وشفا  از این  بیماری  هستند، وآگر آنها را از این کار ها منع کنیم خواهند  گفت: پس راه شرعی آن ، در پرتو قرآن وسنت  چیست ؟

یکی از دوستان از اینجانب  خواستند  که در  زمینه  وجود  جن وجن زدگی و راه  علاج شرعی آن  مطالبی  به زبان  فارسی جمع آوری نمایم  تا پاسخگوی این عده  عزیزان  باشد .

بنده با وجود  اینکه از نوشتن چنین  بحث وموضوعی  قاصر وناتوان  بودم  ولی با استعانت از خداوند  تقاضای آن  دوست  عزیز را لبیک  گفتم ، وکتاب  حاضر را به رشته  تحریر  در آوردم  وهمچنین  به فرمان  رسول الله  صل الله علیه وسلم  جامعه عمل  پوشیده  باشم ، که می فرماید : (( کسی که  می تواند  به  برادرش  نفع وفایده ای  برساند ، دریغ ننماید)).

وامید وارم  که این کتاب  راهنمایی  باشد  برای  برادران مسلمانم،و وسیله ی نجات ما در روز قیامت باشد، آن روزی  که مال ودارائی  بکار نیاید. در پایان از خداوند  بزرگ مسئلت دارم که همگی ما را  از شر  شیاطین  انس وجن  محفوظ بدارد.

توکل بر خدا  واجب است:

توکل بر خداوند  بزرگ  امری  است مطلوب  ومحبوب ، وخداوند به آن امر  نموده  ومردم را بسوی  آن  رغبت  داده  ومتوکلین را ستوده است.

فرموده:

(( وَ علی الله فَتَوَکَّلُوا إن کُنتُم مُّؤمِنِینَ)) { سوره مائده  آیه 23}. (( و بر خدا توکل  کنید  اگر  ایمان  دارید )).

( وَعَلَی الله فَلیَتَوَکَّلِ المومنون).{ سوره مجادله آیه  10 } ( پس  مومنان  باید  بر خدا  توکل  کنند )).

حال  اگر ما مومن حقیقی  هستیم ،  باید که بر  پروردگار مان توکل  کنیم .

( وَمَن یَتَوَکَّل عَلَی الله ِ فَهُوَ حَسبُه) { سوره  طلاق آیه 3}(( وهر کس  بر خدا  توکل  کند، خدا  او را  کافی است)).

( رَّبَّنا علیک توکنا  وإلیک أنبنا  والیک  المصیر )

]                                                                       سوره ممتحنه آیه 4[

(( پروردگارا ! ما بر تو توکل  کردیم  وبه سوی  تو بازگشتیم وبازگشت به سوی  تو است )).

( وَتَوکَل  کن بر آن  زنده ای  که هرگز  نمی میرد ).

همانا  توکل  صادق  وحقیقی  بر خداوند ، وتعلق  قلب  به  الله  واحد ، لذت  وشیرینی  دارد  که  شخص  مومن  آن  را در  قلب  خود  می یابد ، واگر  کوهای دنیا  بر پشتش  گذاشته  شود .و مصيبتها به وي هجوم آورد وبيماريها بر او چيره شود  هرگز  لبخند  رضایت  وقبول  از وی  دور  نمی شود.

حضرت  عبدالله بن  عباس  رضی الله  عنهما  می فرماید :

(( حسبنا  الله ونعم الوکیل ))  کلمه ای است  که حضرت  ابراهیم  علیه  السلام  هنگامی که درآتش  انداخته  شد فرمود، حضرت محمد صل الله علیه وسلم هنگامی که گفته شد : ( إنَّ النّاسَ قد جمعوا لکم  فاخشوهم  فزادهم ايمناً وقالوا حسبنا  الله ونعم الوکیل ) ] سوره آل عمران : 173[

((همانا مردم  برای  مقابله  با شما نیرو  جمع آوری کرده اند  پس از آنها بترسید ، آنان  ایمانشان  فزونی یافت  وگفتند: حسبنا الله ونعم الوکیل ))

بخاری ( 4563) روایت کرده است.

ابراهیم  خلیل الله  ، بت شکن زمان ، پدر پیامبران  علیه السلام ، به ما چگونگی  توکل بر خداوند  را می آموزد ،  ابراهیم  در محیط  وسرزمین  کفر  زندگی  می کرد ، وپدرش  مشرک بود  وبت می فروخت ، ولی  حضرت ابراهیم  از آغاز  کودکی  توحید ویکتا پرستی در قلبش  جای گرفته بود، وبه  شرک  واعمال  مشرکین راضی  نبود، می بینیم  که او تبر را بردوش می گیرد  وروانه  بتکده  می شود،  وبا دست  مبارکش  بتها  را ریزه ریزه  می کند وتبر  را بردوش  بت  بزرگ  گذاشته  واز  بتخانه  بیرون  می شود....  پس  سزایش  چنین  بود که او را  زندانی کردند وگودالی  عمیق  کندند ،  وهیزم  بسیاری  جمع  آوری  نمودند ، حتی  که  پیرزنان  وکودکان  نیز  در جمع آوری  هیزم  شرکت کردند، آنگاه آتش  افروخته شد،  سپس  ابراهیم  علیه السلام  را در منجنیق  گذاشتند  ودرون آن آتش  انداختند ، او علیه السلام  قلبش  وابسته  به  خدا  بود  وتوکلش  بر او  بود وگفت : (( حسبی الله  ونعم  الوکیل ))

پس  در آن  وقت  دشوار  وسخت ،  پروردگارش  به فریادش  می رساند  وندای  الهی می آید : ( قلنا ینارکونی  برداً وسلما علی ابراهیم ) ] سوره انبیا آیه 69[ .

آنگاه ، آن  آتش  شعله ور ، به باغی  سر سبز مبدل  می گردد وآتش  به وی  ضرری  نمی رساند ، مشرکین  در اطراف  آتش  جمع شده بودند  ومنتظر نتیجه  بودند، پس  ابراهیم  علیه السلام  صحیح  وسلامت  از آتش بیرون  می آید ..........

بر آن مردم مومن راستگو                    چو اینگونه گفتند قومی دورو

شما را کشانند در تنگنا                        بباید بترسید از آن وغا

نه تنها  نترسندآن  قوم راد                      که ایمانشان  هم بگردد زیاد

بگفتند  ما راست  کافی  خدا                      نگهبان  نیکی  است  آن کبریا

    ومعنای توکل این نیست  که یک انسان  اسباب  را رها  کند ، بطور  مثال  معقول نیست  که یک انسانی د رخانه اش  وبر  رختخوابش بنشیند، ومنتظر  رزق وروزی باشد  که در منزلش وارد شود. در روایات آمده  است که روزی  عمر بن  الخطاب عنه  عده ای از جوانان عبادتگزار  را دید  که در مسجد نشسته اند پس  از آنان  پرسید : از کجا  می خورید ؟

آنان گفتند مردم به ما  غذا  می دهند .

او آنان  را با درّه زد، وبه آنان  گفت: از اینجا  بیرون  شوید ، زیرا  که آسمان طلا ونقره نمی باراند.

ولی انسان باید  معتقد  باشد  که خداوند  مسبب الاسباب است، تمام  امور بدست  خدا  وبه  مشیئت  وخواست  او می باشد ، بلکه  ما می بینیم  که حتی  حیوانات  وپرندگان  چگونه  با گرفتن  اسباب ،  با توکل  بر خداوند  صبح زود  برای جستجوی  روزی  خارج  می شوند . در حدیث آمده  که  رسول الله  صل الله  صل الله علیه وسلم  فرموده است: (( اگر شما توکل  می کردید  بر خداوند  حق  توکل ، هر آینه  روزی داده  می شدید  همچنانکه  که پرندگان  روزی  داده  می شوند ، در هنگام  صبح  با شکم  خالی  بیرون  می رود  وشب  با شکم  پر بر می گردد)) حدیث صحیح است امام ترمذی  ( 2344) وابن ماجه ( 4164)واحمد ( 1/30)  روایت کرده اند

از خداوند  مسئلت داریم  که توکل  حقیقی نصیب ما بگرداند ویک لحظه ای  ما را به خود وا نگذارد.

******

ایمان به غیب

آنچه  که بر ما پوشیده  است وخداوند  ورسولش  درباره  آن  به ما خبر داده غیب می باشد، وایمان  به غیب  ، یکی  از اصول  بنیادی   عقیده  اسلامی ، می باشد ، بلکه  اولین  صفتی  است  که خداوند  در قرآن  کریم  متقین  را به آنان  توصیف  نموده  وچنین  فرموده  است:

( الم *ذلک الکتب لا ریب فیه  هدًی للمتقین * الذین یومنون  بالغیب  ویقیمون  الصلوة  ومما  رزقنهم  ینفقون* ) ] سورۀ بقره آیه  1-3[ .

(( الف .لام. میم ، این کتابی است  که هیچ شکی در آن  نیست  ومایه  هدایت  پرهیزگاران  است،  آن کسانی که  به  غیب  ایمان  می آورند  ونماز  را بر پا  می دارند و از  آنچه  روزشان  داده ایم  اتفاق  می کنند)).

لذا بر هر  مسلمانی  واجب  است  که به غیب  ایمان  داشته  باشد ، ایمانی که شک به آن  راه نداشته  باشد.

*****

جن

از چیزهای غیبی  که ایمان  داشتن  به آن  واجب است ایمان  داشتن  به وجود  جن می باشد ، ادله  بسیاری در قرآن  کریم  وسنت  مطهره  دربارۀ وجود آنها ذکر  شده است .

دلیل از قرآن کریم

( وَ إذ صَرَفنَآ إلَیکَ نَفَراً مِّنَ الجِن یَستَمِعُونَ القُرءَانَ)

]  سورۀ احقاف آیه 29[.

( به یاد آور ای پیامبر )  هنگامی  که  گروهی  از جن  را نزد تو روانه  کردیم  که قرآن  را بشنوند.))

( یمعشرالجن والانس  الم یاتکم رسل منكم يقصون عليكم ايتي و ينذرونكم لقاء يومكم هذا {سوره انعام آيه 130 }

"اي گروه جن و انس! آيا رسولاني از شما به سوي شما نيامدند كه آيات مرا برايتان باز گو مي كردند و شما را از ملاقات چنين روزي بيم مي دادند ؟!

{يمعشرالجن والانس ان استطعتم ان تنفذو امن اقطار السموات و الارض فانفذوا لاتنفذون الا بسلطن}(سوره الرحمن آيه 33 )

"اي گروه جن انس ! اگر مي توانيد از مرزهاي آسمانها و زمين بگذريد ولي هرگز نمي توانيد مگر با نيرويي (عظيم و فوق العاده اي)"

4-{قل اوحي الي انه استمع نفرمن الجن فقالوا انا سمعنا قرء انا عجبا}

(سوره جن ايه1)

"بگو: به من وحي شده است كه جمعي از جن به سخنانم گوش فرا داده اند سپس گفته اند: ما قرآن عجيبي شنيده ايم"

5-{وانه كان رجال من الانس يعوذون برجال من الجن فزاد و هم رهقا }

(سوره جن آيه6)

"و اينك مرداني از بشر به مرداني از جن پناه مي بردند و آنها سبب افزايش گمراهي و طغيانشان مي شدند "

دليل از سنت:

امام مسلم از عبدالله بن مسعود رضي الله عنه روايت  ميكند كه فرمود:شبي همراه رسول الله صلي الله و عليه و سلم بوديم ناگهان و را نيافتيم پس گفتيم كه ربوده شده يا ترور شده است پس به بدترين حالت شب گذرانديم هنگامي كه صبح كرديم ديديم كه او از طرف حراء مي آيد پس عرض كرديم يا رسول الله! شما را نيافتيم پس جستجوي شما را كرديم و نيافتيم سپس به بدترين حالت شب گذرانديم !

آنگاه رسول الله فرمود: "فرستاده جن نزد من آمد پس به همراه او رفتم و بر آنان قرآن خواندم " عبدالله مي گويد : سپس همراه ما براه افتاد و اثر آنان و اثر آتش آنها به ما نشان داد و در باره تو شه از رسول الله پرسيده بودند پس به آنان فرموده بوده : هر استخواني كه نام خدا بر آن برده شده براي شماست وقتي كه بدستان مي رسدگوشت بسيار خواهد داشت و هر پشكلي علوفه حيواناتتان خواهد بود" سپس رسول الله فرمود: " پس با اين دو استنجاء نكنيد زيرا كه غذاي برادرانتان (جن) مي باشد

2-از ابوسعيد خدري رضي الله عنه روايت است كه گفت رسول الله به من فرمود : همانا مي بينم كه تو گوسفند و صحرانشيني رادوست داري پس هر گاه در بين گوسفندانت و در باديه ات بودي آنگاه براي نماز اذان دادي پس صدايت را بلند كن زيرا كه صداي موذن را جن و انس و چيزي ديگري نمي شنود مگر اينكه در روز قيامت براي او گواهي مي دهد "

3-از عبدالله بن عباس رضي الله عنهما روايت است كه گفت: رسول الله همراه با گروهي از يارانش بسوي بازار عكاظ رفتند در حالي كه بين شياطين (جن) و اخبار آسمان پرده و مانع ايجاد شده بود و آتش پاره (شعله آتش) بسويشان انداخته شده بود

پس شياطين (جنيها) بسوي اقوامشان باز گشتند پس آنها گفتند :شما را چه شده است؟ گفتند : در ميان ما و خبر آسمان پرده و مانع ايجاد شده آتش بسوي ما انداخته شده است

گفتند: بين شما و خبر آسمان پرده ايجاد نشده مگر بخاطر حادثه اي كه رخ داده است پس بسوي  شرق و غرب زمين برويد ببينيد چه چيزي سبب حائل شدن بين شما و خبر آسمان شده است سپس آن گروهي كه بسوي تهامه رفته بودند به بازار عكاظ رسيدند و رسول الله همراه اصحابش در نخله نماز صبح را ميخواندند سپس آنان هنگامي كه قرآن را شنيدند به آن گوش فرا دادند آنگاه گفتند: قسم بخدا اين آن چيزي است كه بين ما و خبر آسمان مانع ايجاد كرده است پس هنگامي كه نزد قومشان بر گشتند گفتند : اي قوم ما بدون شك كه ما قرآن عجيبي شنيديده ايم كه بسوي رشد هدايت مي كند پس به آن ايمان آورديم و كسي را با پروردگارمان شريك نمي گيريم

پس خداوند بر پيامبرش نازل فرمود

{قل اوحي الي انه استمع نفر من الجن}

عدم روئيت دليل بر عدم وجود نيست:

عدم رؤيت جن دليل بر عدم وجود آنها نيست چه بسا چيزهاي در اطراف ما وجود دارد ولي ما آنها را نمي بينيم بطور مثال جريان الكتريسيته(برق) در حالي كه وجود دارد و در سيم جريان دارد ولي ما آن را نمي بينيم ليكن براي اثبات آن به اثر آن در لامپ و غيره استدلال مي كنيم و همچنين هوائي كه بوسيله آن زنده هستيم و آن را استنشاق مي كنيم آن را نمي بينيم اما وجود آن را احساس مي كنيم  بلكه روح كه اساس زندگي ما بر آن استوار است و بدون آن مي ميريم با وجود اينكه آن را نمي بينيم و حقيقت آن را نمي شناسيم به موجود بودن آن ايمان داريم و چيزهاي ديگري مثل جاذبه زمين نيروي آهن ربا (مغنا طيس)و غيره نيز مي توان نام برد

جن از چه چيزي آفريده شده است؟

بطور قطعي و يقين آيات قرآني و احاديث نبوي بر اين دلالت دارند كه جن ازآتش آفريده شده است و خداوند مي فرمايد{من مارج من نار}

يعني از آتش خالص و در روايت ديگرمي گويد:از شعله هاي آتش.

و خداوند مي فرمايد: {و الجان خلقنه من قبل من نار السموم}

(سوره حجر آيه27)

"وجن را پيش از آن از آتش گرم و سوزان خلق كرديم"

و ابليس هنگامي كه به سجده كردن براي آدم امر شد

چنين گفت:{قال انا خير منه خلقتني من نار و خلقته من طين}

(سوره اعراف آيه 12)

يعني:"من از او (آدم) بهترم مرا از آتش آفريده اي و او را از خاك آفريده اي" و عايشه ام المومنين رضي الله عنهما مي گويد : رسول الله فرمودند :

"فرشتگان از نور آفريده شده اند و جن ازآتش آفريده شده و آدم از آنچه كه براي شما توصيف شده آفريده شده است "                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                         

 

چگونه جنهای کافر

 با آتش عذاب داده  می شوند؟

این سوالی است که خیلی ها مطرح  می سازند ، واگر  آنها اندکی  تفکر  واندیشه  نمایند  جواب  این پرسش  را خواهند  فهمید .

پر واضح است که انسان از خاک آفریده  شده  است ولی  اکنون  او  خاک نیست ، فقط  اصل  وی  از خاک  بوده  است ، جن  نیز چنین  است از آتش  آفریده  شده  ولی اکنون  وی آتش  نیست  دلایل  بسیاری  در این زمینه  وجود دارد.

حضرت  عایشه  رضی  الله عنها  می فرماید : رسول الله  صل الله  در حالی  که نماز  می خواندند  شیطانی  نزدش  آمد ،  آنگاه  رسول الله صل الله علیه وسلم  او را محکم  گرفت  وگلویش  را فشار داد. ورسول الله  صل الله علیه وسلم  فرمود: ((آنقدر  گلویش را فشار  دادم ، تا اینکه  سردی  زبانش بر دستم  احساس نمودم)).{ این حدیث صحیح است ، وامام نسائی  در سنن  کبری  (  11439) روایت کرده است.

از این حدیث  چنین  نتیجه  می گیریم  که جن  اکنون  آتش نیست ، زیرا  اگر  آتش  می بود  رسول الله  صل الله علیه وسلم سردی  زبان  شیطان رابر دست خود احساس نمی کرد .

ودر حدیث  دیگری آمده  که رسول الله  صل الله علیه وسلم  فرمودند :

(( دشمن خدا ، ابلیس ، شعله ای از آتش  جهت قرار دادن  آن  در چهره ام آورده.......)) { امام مسلم روایت  کرده  است

 شمارۀ ( 549).

از این حدیث  چنین  می فهمیم  که اگر  شیطان  بر کیفیتی که آفریده شده  یعنی  (آتش ) باقی می بود  احتیاجی  برای  آوردن  شعله ای از آتش  نداشت.

وهمچنین  رسول الله  صل الله علیه وسلم فرموده است: (( شیطان  مانند خون  در رگ  انسان  حرکت می کند))( این حدیث را امام بخاری ( 3281) وامام مسلم ( 2174) روایت کرده اند.

 

آیا جن مکلف است؟

می گوئیم  بله ، جن نیز مانند  انسان  مکلف  به تکالیف  شرع است.

بدلیل  فرمودۀ خداوند :

( یمعشر الجن والانس الم  یاتکم  رسل منکم  یقصون علیکم ایتی  وینذرو نکم لقاء  یومکم هذا )( سوره انعام آیه  130 ).

( ای گروه جن وانس ! آیا  پیامبرانی  از شما  به سوی  شما  نیامدند  که آیات  مرا  برایتان  بازگو  می کردند  وشما را از ملاقات  چنین  روزی  بیم می دادند؟!)

وهمچنین بدلیل آیه ) فبای الاء ربکما تکذبان){ سورۀ الرحمن}.

پس ( ای گروه  جن وانس ) کدامین  نعمتهای  پروردگارتان  ا انکار  می کنید).

وعلمای اسلام بر این  مطلب  اتفاق نظر دارند که جن  نیز مانند  انسان  مکف  می باشد .

وخداوند  می فرماید:

( وما خلقت الجن والانس إلا لیعبدون).{ سوره ذاریات آیه 56.

(( من جن وانس را نیافریدم جز برای اینکه  عبادتم  کنند )).

در نتیجه جن نیز برای عبادت  وبندگی آفریده شده است . پس پاداش  صالحان  ونیکو کارانشان  بهشت کیفر کافران وظالمان وبد کارانشان  دوزخ دوزخ می باشد

وهم چنین در ابواب گذاشته ذکر نمودیم که  رسول الله  صل الله علیه وسلم برای خواندن قرآن وبیان  احکام دین  نزدشان  رفتند، پس  بر این  دلالت  دارد  که آنها  نیز  مکلف  به امور شریعت  ودین  اسلام  می باشند.

******

 

انواع جن

جن انواع گوناگون گوناگون هستند ، در حدیث  آمده  است که رسول الله صل الله علیه وسلم  فرموده است:

(( جن سه صنف ونوع  هستند، یک نوعی  از آنها  پردارند ودر هوا  پرواز  می کنند ، ونوعی  دیگر مارها وعقربها  هستند . ونوع  سوم  آنها  سکونت  می کنند وکوچ   نمی نمایند )).                

{ حدیث  صحیح  است ، امام  طبرانی در معجم الکبیر ( 214/22) وابن حبان  در صحیح ( 6156) وحاکم در مستدرک ( 2/456) روایت کرده اند.

جای سکونت جن

جن بیشتر  جاهای خلوت  وصحرا ، ومکانهای  که در آن  کسی زندگی نمی کند ، می پسندد ، وبدین  خاطر  بود که رسول الله  صل الله علیه وسلم  برای  دعوت  دادن آنان  بسوی الله  وخواندن  قرآن  برایشان  به صحرا  می رفتند، چنانکه در احادیث  آمده است.

وبرخی دیگر از جنها در جاهای کثیف وزباله  سکونت  می کنند ، واین  بخاطر اینست  که آنها  باقی  ماندۀ  غذای  انسانها  را می خورند  چنانکه  در حدیث ذکرشده  است.

وبرخی دیگر آنها همراه  انسانها در منزل  سکونت می کنند

همچنین در حمامها  ودستشویها ( توالت ) نیز زندگی  می کنند در این جاها بیشتر  جنهای کافر زندگی  می کنند  دراین جاها  بیشتر  جنها ی کافر  زندگی  می کند زیرا که آنها  جاهای  نجس  وکثیف را بیشتر  دوست دارند  واز بوی  خوب  بخصوص  بوی  مشک بدشان  می آید.

وهمچنین در شکافها وسوراخها نیز زندگی می کند در حدیث آمده که : ((رسول الله صل الله علیه وسلم از ادرار کردن در سوراخ نهی نموده است)).{ ابوداود بشمارۀ(29)ونسائی بشمارۀ (34) واحمد(5/82)وحاکم(1/186) روایت کرده اند}. از قتاده  یکی از رواویان  این حدیث  پرسیده  شد برای چه ادرار در سوراخ کراهت دارد ؟ گفت: گفته می شود که محل سکونت جن می باشد . وجن در محل خوابیدن شتر نیز زندگی  می کنند چنانکه در حدیث آمده است.{ به صحیح مسلم ( 360) وسنن ابوداود(184) رجوع شود.

**********

آیا جن می خورد ومی نوشد؟

احادیث صحیح وارد شده است که جن می خورد ومی نوشد ، حضرت ابوهریره روایت  می کند  اوهمراه  پیامبر  صل الله علیه وسلم بود، وبرای ایشان آب برای قضای حاجت ووضویش با خود حمل  می کرد، روزی  همراه با آب دنبال  رسول الله صل الله علیه وسلم رفت پس رسول الله فرمود ، این کیست ؟ وی گفت : من ابوهریره هستم ، رسول الله  فرمود : (( برایم چندین سنگ جهت طهارت گرفتن بیار، واستخوان وسرگین نیار))، پس من سنگها را درحالی که در پیراهن  خود گرفته  بودم  آوردم  ونزد  رسول الله  گذاشتم  سپس  برگشتم ، تا اینکه  ایشان فارغ شدند همراه ایشان به راه افتادم  سپس عرض کردم: استخوان وسرگین چه کارشان است؟فرمود)) آن دوغذای جن می باشد، چونکه وفد جن نصیبن نزد من آمدند – وچه جن خوبی – آنگاه ازمن تو شه طلب کردند، من برایشان از خدا خواستم  ودعا کردم  که به هیچ استخوان وسرگینی گذر نکنند مگر اینکه برآن غذا بیابند)).

{ امام بخاری ( 3860) روایت کرده است.}

وحضرت عبدالله بن عمر رضی الله روایت می کند که جناب  رسول الله صل الله علیه وسلم فرمود(( هرگاه یکی از شما خواست غذا بخورد  پس با دست راست  بخورد ، وهرگاه خواست آب بنوشد پس بادست راست بنوشد ، زیرا که شیطان با دست  چپ غذا می خورد وبادست چپ آب می نوشد))

{ امام مسلم(2020) روایت کرده است.}

*****

جن خودرا بشکل وصورتهای

مختلف در می آورد:

خداوندبزرگ وقادر این قدرت را به جن داده تا خود را به صورتهای مختلف وگوناگون در می آورند، ودر احادیث بسیاراین حقیقت ثابت می باشد  که آنها بیشتر به صورت  سگ سیاه ، گربه سیاه ، ومارو عقرب برای انسان ظاهر می گردند.

وهمچنین جن به شکل وصورت انسانها نیز ظاهر می گردد چنانکه  در روز بدر شیطان به صورت سراقه بن مالک برای مشرکین ظاهر شدوگفت : امروز کسی بر شما غلبه نمی کند ومن حامی وپشتیبان شما هستم.{به سیره ابن هشام(1/536) وتفسیر ابن کثیر ( 4/93)رجوع شود}

همچنین جن خودرا به شتر،گاو ، گوسفند، اسب وقاطر والاغ ، وپرندگان نیز در می آورد...

پس اگر جن در صورت وشکلهای که گفتیم آشکار شود می توانیم آنها را مشاهده کنیم ودرصورت وشکل اصلی که خداوند آنها را آفریده است دیدن آنها ممکن نیست چنانکه در قرآن کریم آمده است:

(إنَّهُ یَرَیکُم هُوَوَقَبِیلُهُ مِن حَیث لَاتَرَونَهُم) ] سورۀ اعراف آیَة27[.

(( شیطان وهمدستانش شما را می بینند از جایی که شما آنها را نمی بینید)).

*******

 

 

پناه بردن به جن حرام است.

خداوند در قرآن کریم از زبان  جن حکایت می کند که گفتند: ( وأنَهُ کَانَ رِجَالُ مِّنَ الانس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا)

]                                                                  سورۀ جن آیه6 [

امام ابن کثیر در تفسیر این آیه  می نویسد : یعنی ما جنیها  چنین  می پنداشتیم که بر انسانها برتری  داریم زیرا که آنها هرگاه در دره ای  یا جای وحشتناکی در صحرا وبیابان منزل می کردند به ما پناه می آورند، چنانکه  عادت عرب در زمان جاهلیت این چنین بود که به بزرگ  جن در آن منطقه ومکان پناه می بردند مبادا که به آنها بدی وآسیبی برسد، پس جنیها هنگامی  که دیدند  انسانها از آنها ترس و وحشت دارند، سعی کردند بیشتر آنها را مرعوب کرده وبترساند ، تا بیشتر به آنها پناه بیاورند................{به تفسیر ابن کثیر (310/8) سوره جن رجوع شود}.

پناه بردن به جن شرک است، وخداوند چیزی  بهتر از این به ما عطا کرده است ، خوله  دختر  حکیم می گوید، از  رسول الله صل الله علیه وسلم  شنیدم  که می فرماید.

((هرگاه یکی از شما در جای منزل گرفت ، آنگاه (( أعوذ بکلمات الله التامات من شر ماخلق )) {پناه می برم به کلمه های کامل پروردگار از شر آنچه که آفریده است}. بگوید ، تا زمانیکه درآن منزل هست وکوچ نکرده چیزی  به وی آسیب  نمی رساند)).{ امام مسلم ( 2708) روایت کرده است.

 

******

قربانی کردن برای جن حرام است

علمای اسلام بر این مسئله اتفاق نظر دارند که برای جن قربانی کردن  حرام ، بلکه شرک  است ، زیرا که این قربانی برای غیر از خدا است، وهرگز خوردن گوشت آن برای مسلمان روا نیست چه رسد به اینکه شخص  مسلمان این کار را انجام دهد.....

باید ذبح وقربانی برای تقرب به درگاه الهی انجام بگیرد ، وکسی که برای غیر خدا ذبح می کند در شریعت اسلام ملعون نامیده می شود.

حضرت علی بن ابی طالب از رسول الله  صل الله علیه وسلم روایت می کند، که فرمود: (( خداوند لعنت کند کسی که برای غیر از خدا ذبح می کند)).{ امام مسلم ( 1978) روایت کرده است}.

ولی با وجود این افراد جاهل ونادانی دیده می شود که برای گشودن سحر یا علاج شخص مصروع  ( جن زده ) نزد ساحر وآن کسانی که با جن رابطه دارند می روند،.

وآنها نیز حیوانهائی با اوصاف خاص طلب می کنند، سپس آن را ذبح  می کند  وخون آن را به بدن  مریض  می مالند،

آنگاه دستور می دهند که آن را در فلان چاه بیندازد، ودر هنگام  انداختن نام خدا را نگیرد ، واین همان ذبح  برای جن است که از آن نهی شده است، اگر چه آن ساحر نگوید  که برای جن ذبح می کند ، چونکه اعمال وکردار انسان بستگی به نیت دارد.

*****

کمک خواستن از جن حرام است.

راه وروش سحر گران وشعبده بازان بر کمک ومدد جستن از جن وشیاطین استوار است ، ومددخواستن از غیر خداوند شرک است ، وباید بگویم که شیطان وجن هیچ وقت خدمتی  برای ساحر  انجام نمی دهند  مگر در صورتی که سحرگر باگفتن سخنی کفر آمیز ویا با انجام دادن  عمل کفری کافر گردد، وهرچه بیشتر نافرمانی وسرپیچی امر خداوند بکند  شیاطین بیشتربه او نزدیک می شوند، واطاعتش را بیشتر بجا می آورند ، این تعویذات وطلسمهای که افراد ساحر می نویسند بیشتر آنها کلمات شرک آمیز وکفر است که با حروف غیر مفهوم  نوشته اند . وهمچنین طلب مدد از اولیای جن وشیاطین می باشد . هر چند که بعضی از کلمات وآیات قرآن برای فریب دادن مردم نادان با آن شامل می کنند تا مردم چنین گمان که آنها با استفاده از کلمات قرآن تعویذ ودعا می نویسند.

*****

 

آیا جن به مردم آزار واذیت می رساند؟

بادلائل مختلف نقلی وعقلی ثابت شده که جن به انسان آزار واذیت می رساند . واین آزار واذیت یا  بدین خاطر است که انسان به آنها آزار رسانده  مثلا بر سرشان آب گرم ریخته یا بر آنان ادرار کرده، ویا اینکه در منزلشان منزل نموده ، پس از وی انتقام می گیرند وبه آزار واذیت می رسانند.

ویا بدون هیچ گونه علت وسببی می خواهند به وی آزار برسانند واین فقط یک نوع ظلم وستم است همچنانکه انسانها هنگامی که سرشتشان دگرگون می شود وایمانشان ضعیف می گردد، برخی نسبت به برخی دیگر ستم روا می دارند.

*****

صرع وجن زدگی

صرع عبارت است از اختلالی که در عقل انسان به وجود می آید ، به طوری که نداند چه می گوید وچه گفته است وشخص مصروع قادر به کنترل حرکات خود نیست.

وصرع بر دونوع است : 1- صرع توسط نفوس وارواح خبیث وبد( که همان جن زدگی است) 2- صرع به خاطر اخلاط ......

واین نوع دوم صرع ، اطباء دربارۀ سبب وعلاج آن سخن می گویند ، ونوع اول آن بسیاری از اطباء وعقلانیها آن را انکار میکنند  ولی باید بگوئیم که این نوع از انواع صرع با نقل وعقل ثابت شده وچیزی است که مشاهده می شود.جای انکار نیست.

ذکرادله

اوّل دلیل از قرآن کریم:

خداوند می فرماید :( الَّذِینَ یَأکُلُونَ الربوا لایقومون إلا کما الذی یتخبطه الشیطن من المس) ] سورۀ بقره آیه 275[.

{کسانی که ربا می خورند ( در روز قیامت ) بر نمی خیزند مگر مانند  کسی  که بر اثر تماس شیطان دیوانه شده......}.

 

 

امام قرطبی می گویند:

این آیه دلیل است بر باطل  بودن  گفتار  کسانی  که صرع توسط جن را انکار کرده اند ، وگفته اند شیطان در بدن انسان راه ندارد ...........{تفسیر قرطبی( 3/355)}

دوم دلیل از سنت:

عطاء بن أبی رباح می گویند : عبدالله بن عباس به من گفت :آیا  می خواهی زن بهشتی به تو نشان  دهم؟          

گفتم : بله ، گفت : این زن سیاه ، نزد  رسول الله صل الله علیه وسلم آمده وعرض کرد یا رسول الله صل الله علیه وسلم من مبتلا به صرع هستم .ودر وقت صرع بدنم نمایان می شود ، پس برایم دعاء بفرما .

رسول الله صل الله علیه وسلم فرمود: (( اگر

خواستی صبر کن ، وپاداش بهشت خواهد بود

واگر خواستی  برایت از خداوند دعاء طلب می

کنم تا تو را شفا بدهد))؟ پس وی گفت : صبر

می کنم ، پس گفت : ای رسول الله صل الله

علیه وسلم  بدنم لخت ونمایان  می شود 

پس از خداوند  بخواه  تا اینکه  نمایان  ولخت 

نشوم ، آنگاه  رسول الله  صل الله  علیه

وسلم  برایش دعا  کرد.{این حدیث را بخاری ( 5652

) ومسلم( 2576) روایت کرده است.

در روایت بخاری آمده که نام آن زن أم زفر بود،

{صحیح بخاری شمارۀ

 ( 5652)}.امام بن حجر در فتح الباری  می

گوید : در روایت بزار آمده که آن زن گفت :

(( من از خبیث می ترسم که مرا برهنه

سازد )) ومراد از خبیث همان شیطان  می باشد.

وصرعی که ام زفر به آن مبتلا می بود از انواع

صرع جن ( جن زدگی ) بود.{به فتح الباری ( 10/

115) مراجعه شود}.

امام احمد از یعلی بن مره روایت می کند :

زنی  نزد رسول الله  صل الله علیه وسلم آمد

در حالی که فرزند  خوردسالش که بیمار بود

(جنی شده بود) با خود به همراه آورده

بود.آنگاه رسول الله صل الله علیه وسلم 

فرمود: (( بیرون شو ای دشمن خدا ، من رسول الله

هستم )).، در نتیجه ان کودک شفا یاب شد.

{ مسند احمد ( 4/ 172،171)}.

 

ودر بعضی از  الفاظ این حدیث آمده : ما همراه

رسول الله صل الله علیه وسلم  در سفر بودیم

، آنگاه زنی را دیدیم که نشسته است

وکودکی همراه وی  می باشد . پس عرض

کرد: ای رسول خدا ، به این کودک بلا رسیده

وبه خاطر بلای او ماهم در بلا هستیم ، ودر

شبانه روز نمی دانیم  چند بار او را می گیرد .

رسول الله  صل الله علیه وسلم  فرمود:

(( کودک را به من بده )) آنگاه آن زن کودک را

بلند کرد وبه رسول الله  صل الله علیه وسلم 

داد،  رسول الله صل الله علیه وسلم  کودک را

در میان خود وپالان شترش قرار داد، سپس

دهانش را باز کرد وسه بار در آن دمید،

وفرمودند: (( بسم الله أنا عبدالله ، اخسا عدو

الله )) آنگاه کودک را به مادرش بر گرادند.

وفرمود : (( در هنگام برگشتن در این جا ما  را ملاقات کن وما را از حال او با خبر ساز )).

یعلی بن مره  می گوید : پس ما رفتیم وبرگشتیم ، پس آن زن را در آن جا دیدیم که با خودش سه گوسفند دارد .

آنگاه رسول الله صل الله علیه وسلم فرمودند: (( کودکت چگونه است ؟))

گفت :قسم به ذاتی که تو را به حق فرستاده

است تا این لحظه چیزی از آن  ندیده ایم .

واین گوسفندان را بردارید ، رسول الله صل الله

علیه وسلم به من فرمود: (( پائین بیا ویکی را

بردار وبقیه به وی بر گردان)).*

* { مسند احمد (4/170).}

 

علت جن زدگی چیست

شیخ الاسلام ابن تیمیه دربارۀ جن زدگی می گوید:گاهی به خاطر عشق وشهوت می باشد ، وبیشتر به علت دشمنی ومجازات صورت می گیرد ، یعنی اینکه برخی انسانها به آنها آزار واذیت برسانند، ویا اینکه  جنیها چنین گمان کنند که آنها از روی عمد آزار واذیتشان  می کنند ، با ادرار کردن بر آنها ، یا با ریختن آب گرم ویا کشتن بعضی از آنان ، اگر چه خود انسان این را نداند ، وجهل ونادانی وستم در بین جن بسیار وجود دارد پس آنان در هنگام عقوبت ومجازات کردن بیش از آنچه که سزاوارباشد عقوبت می کند می دهند. وگاهی اوقات مانند انسانهای احمق ونادان به خاطر پوچی وبیهودگی واذیت کردن وارد بدن انسان کس می شوند.

ما دراین جا بطور خلاصه به ذکر علل جن زدگی می پردازیم

عشق ، (پری) زن جنی  عاشق مرد انسی شود ویا  اینکه  مرد جنی  عاشق زن انسی گردد.

داخل شدن جنی از راه سحر ، این چنین است که جادوگر به خاطر آزار واذیت فلان شخص او را مامور داخل  شدن به بدنش  می نماید .

ستم انسان به آنها ، وآن با ریختن آب گرم بر آنان ، ویا با افتادن  بر رویشان ، ویا با ادرار کردن برآنان.

ستم جن به انسان ، وآن اینکه بدون هیچگونه سبب وارد بدنش گردد واو را اذیت نماید ، واین در یکی از حالات  زیر امکان دارد:

خشم زیاد

ترس بسیار.

غوطه ور بودن در شهوات وگناهان.

غفلت بسیار.

اندوه بسیار.

خوشحالی زیاد.

 

ونشانهای جن زدگی

بیماری جن زدگی مانند سایر بیماریها دارای علامت ونشانهای خاص خودش می باشد، ودانستن این علامت ها برای معالجه کننده اهمیت دارد .واین نشانه ها بر دوبخش تقسیم می شود:

علامت ونشانه های آن در خواب .

علامت آن درحالت بیداری.

نشانه های جن زدگی در خواب عبارت است از :

پریشان بودن وبخواب نرفتن .

باربار بیدار در شب.

کابوس ، ( یعنی : انسان در خوابش چیزی ترسناک می بیند ومی ترسد ونمی تواند حرکت کند وکسی را بفریاد بطلبد).

خوابهای وحشتناک .

بطور استمرار حیواناتی را مانند  گربه وسگ وشتر ومار وشیر وروباه وموش در خواب دیدن.

خنده یا گریه وفریاد در خواب.

در خواب ناله کردن.

بدون شعور از خواب بلند شدن ودر حال خواب راه رفتن.

افرادی را درخواب  ببیند که دارای قد بسیار بلند یا بسیار کوتاه باشند یا اشخاص سیاهی را ببیند.

*****

 

نشانه های جن زدگی در بیداری

درد سردائمی ، ( مشروط براینکه شخص مبتلا به بیماری در چشم ، یا گوش یا بینی یا حلق ویا دندان یا معده  نباشد).

از ذکر خدا ونماز وعبادت کراهت داشتن.

پریشان خیالی .

احساس تنگی در سینه .

میل به گوشه نشینی

بخواب رفتن  انگشتان دست وپا.

درد کردن عضوی از اعضای بدنش که پزشکان از علاج آن عاجز باشند.

شنیدن صداهای عجیب وغریب.

غش کردن.

*****

 

مشروط علاج مسّ (جن زدگی):

بدون شک داخل شدن جن به بدن انسان از

جملۀ ظلم وستمی است که شریعت اسلام

از آن نهی کرده ، واز بین بردن  ظلم از جمله

کارهای است که به انسان  اجر وپاداش داده

می شود. ورسول الله صل الله علیه وسلم مارا

امر نموده که به فریاد مظلومان برسیم وآنان را

یاری نمائیم ، ودر حدیثی فرموده: (( انصر

أخاک ظالماً أو مظلوماً....) { صحیح بخاری ( 2444).}

( برادرت را یاری کن خواه ظالم باشد یا مظلوم ، اگر ظالم است او را از ستم بازدار که این یارش می باشد)).

ودر حدیث دیگر فرموده:  ( من استطاع أن ینفع

أخاه فلیفعل) { صحیح مسلم (2199).}.

( کسی که می تواند به برادرش فایده ای برساند پس آن کار را انجام دهد).

پس شخص علاج کننده با تلاوت قرآن وخواندن ادعیه واذکار شرعی به یاری آن مظلوم می شتابد  تا آن جنی ظالم رااز بدن وی بیرون کند.

*****

صفات علاج کننده:

اخلاص داشته باشد.

دارای عقیدۀ صحیح باشد .

متمسک وپایبند به احکام قرآن وسنت باشد.

به راههای شیطان واحوال جن آگاهی داشته باشد.

دارای علم وآگاهی باشد، بویژه به اصول دین وامور دعوت .

برطاعت وعبادت خداوند مداومت داشته باشد.

از محرمات اجتناب کند.

ازبدعت دوری کند.

بر ادعیه واذکار واوراد محافظت نماید.

*****

کیفیت علاج

علاج دارای سه مرحله است.

مرحله اول : قبل از معالجه :

بر خداوند توکل نماید ودعا کند که خداوند گشایشی بدهد واورا دراین امر یاری کند.

پاک ساختن آن خانه ومکانی که علاج درآن صورت می گیرد، با بیرون بردن عکس وچیزهای منکری که مانع ورود فرشتگان می گردد.

بیرون آوردن تعویذ ودعاهای که در گردن وبازوی مریض است.

امرکردن زنان به رعایت حجاب کامل واینکه همراه با محرم باشد.

برطهارت وپاکیزه بودن ، پس شخص معالج وحاضرین وضو بگیرند .

چند دقیقه ای دربارۀ ایمان به خدا وتوکل براو برای حاضرین صحبت کردن .

 

مرحله دوم: علاج

دست خود را بر روی سر بیمار بگذارد ، وبا ترتیل وصدای بلند آیات زیر را در گوشش بخواند.

خواندن سوره فاتحه

سوره البقره آیات 1-5

سوره البقره آیات 163-164

سوره البقره آیات 255-257

سوره بقره آیات 285-286

سوره آل عمران آیات 18-19

سورۀ اعراف 54

سورۀ مؤمنون 115-118

سورۀ صافات ایات 1-10

سورۀ احقاف 29 -32

سورۀ الرحمن 33-36

سورۀ حشر 21-24

سورۀ جن 1-9

سورۀ اخلاص

سورۀ فلق

سورۀ ناس

بعد از تلاوت آیات یا جنی از بدن بیرون می شود ویا اینکه یکی از حالات زیر مشاهده می شود:

مریض غش می کند.

فریاد می زند.

دست بر گوشهایش می گذارد.

فریاد  می زند  ومی گوید  قرآن نخوان .

صداهای عجیبی مانند صدای حیوانات بیرون می آورد.

چشمانش را می بندد.

بدنش شروع  به لرزش می کند.

آنگاه بعد از مشاهده این علامات اورا مخاطب قرار بده واز وی این سؤالها بپرس:

نامت چیست؟

چه دیانتی داری ؟

علت داخل شدن به بدن این شخص چیست ؟

آیا کسی دیگر نیز همراه تو است ؟

آیا به دستور شخص سحرگری به بدن این شخص داخل شده ای ؟

در کجای بدن هستی؟

پس اگر جنی مسلمان باشد اورا پند واندرز بده واورا نصیحت کن ، وسبب داخل شدنش را بدان ، اگر به خاطر ظلم وستم  این کار  کرده  برایش بیان کن  که سر انجام  ستمکاران  در روز قیامت  سخت است ، اگر مسئله عشق وعاشقی است بگو این عمل درست نیست واو را از عذاب الهی بترسان ، واگر به خاطر این بوده که شخص درحق او ستم کرده برایش بگو این شخص  قصد آزار واذیت نداشته زیرا تورا ندیده ، وکسی که متعمداً کاری نکرده سزاوار عقوبت نیست ، ومسلمان برادر مسلمان است .

پس اگر پذیرفت وبیرون شد خدا را سپاس بگوئید .

وقبل از بیرون شدنش باید عهد ببندد که دیگر بر نگردد وبه کسی آزار نرساند ، وچنین بگوید:

(( با خدای بزرگ عهد وپیمان می بندم که بدون آزار واذیت از بدن این شخص بیرون  شوم ، وهرگز بسوی او یا مسلمان دیگری بر نمی گردم وهیچ مسلمانی را اذیت نکنم ، اگر من عهد خودم را شکستم پس لعنت ونفرین خداوند وفرشتگان وهمه مردم برمن باد)).

بعد از عهد بستن با گفتن سلام علیکم از بدن بیرون می شود . ونکته ای که باید  توجه داشت این است  که باید از انگشتان دست یا پاهایش، ویا از گوش ویا بینی ویا دهانش بیرون شود.وهرگز به وی اجازه  ندهید که از چشم یا شکمش بیرون شود.

-اما اگر جنی کافر باشد قبل از هر چیز اورا به اسلام  دعوت بده ، پس اگر پذیرفت ومسلمان شد برایش بیان کن وجودش در بدن این شخص وآزار رساندن به وی ظلم است وباید از او بیرون شود.

ودر صورت نپذیرفتن اسلام واصرار برکفر واذیت وآزار این شخص ، او را تهدید کن وآن آیات سابق را تکرارکن و((آیت الکرسی)) وسوره های ( یس) و( صافات)و( دخان) و( جن ) وحشر ) و(همزه) و (أعلی) که به جن آزار ورنج می رساند بخوان.

اگر بازهم از بیرون شدن انکار کرد با زدن بر شانه ها و ران وبازویش او را مجبور به بیرون رفتن بکن.

 

مرحلۀ سوم: بعد از علاج

برای اینکه جنی نتواند باردیگر به بدن این شخص برگردد لازم است که وی دستورات  زیر داده شود:

پایبندی ومحافظت بر طاعت وعبادات ، وبخصوص نماز پنچنگانه را با جماعت خواندن.

دوری از گناهان ومنکرات.

خواندن (( سورۀ بقره )) در منزل .

با وضو خوابیدن .

خواندن (( آیت الکرسی )) قبل از خواب .

خواندن دعای خواب .

خواندن (( سورۀ تبارک )) قبل از خوابیدن ، اگر سواد خواندن ندارد  به نوار یا قرائت کسی گوش فرا دهد.

خواندن (( سورۀ یس )) یا گوش گرفتن آن در هنگام صبح.

در انجام هر کاری( بسم الله) گفتن .

خواندن اذکار واوراد صبح وشام.

تنها نخوابیدن.

اگر مریض زن است باید او را به اداء کردن حق شوهر ، ورعایت حجاب شرعی امر کرد.

خواندن سوره یا جزئی از قرآن یا شنیدن آن در شبانه روز.

*****

 

چندنصیحت برای

برای درامان بودن از شر جن :

براذکار واوراد  صبح وشام محافظت کن.

قرآن را بسیار تلاوت کن ویا به آن گوش فرا بده .

هرگاه از جای بلندی پریدی (( بسم الله )) بگو.

هرگاه آب داغ روی زمین ریختی ( بسم الله ) بگو.

هرگاه وارد اتاق تاریکی شدی (( بسم الله )) بگو .

هرگاه چیزی سنگینی بر زمین انداختی (( بسم الله )) بگو .

هرگز در سوراخ ادرار نکن.

تنها نخواب ، در صورت مجبور بودن حتماً با وضو بخواب واذکار خواب را فراموش نکن.

به سگی یا گربه ای آزار نرسان .

به تنهای درشب به صحرا نرو.

ماری که در منزل دیده می شود نکش ، ودر این مسئله به نکات زیر توجه کن :

هرگاه در خانه ات ماری دیدی سه روز به هشدار بده وبه او بگو : (( شما را قسم می دهم  به آن عهدی که سلیمان بن داوود از شما گرفته است که به ما آزار واذیت نکنید ودوباره ظاهرنشوید)) { به شرح صحیح مسلم (7/494) رجوع شود.} .اگر بعد از سه روز دوباره آشکار شد او را بکش .

اگر بعد از سه روز  دوباره  ظاهر شد واو را کشتی پس در این صورت یا شیطان است ویاجن یهودی یا مسیحی است . ویا جن مسلمان سرکش وستمگری است ویا مار حقیقی است.

هرگاه در خانه ماری دیدی که دو خط سفید یا سیاه  روی کمرش است . ویا مار دم کوتاهی دیدی فوراً او را بکش چونکه  پیامبر اسلام دستور کشتن مارهای که دارای چنین صفتی هستند داده اند.

 

در خارج از منزل هر نوع ماری که دیدی بکش زیرا که پیامبر صل الله علیه وسلم فقط از کشتن مارهای که در خانه است نهی نموده است.

 

 

درپایان از خداوند کریم خواهانم که به فضل وکرم  خویش گناهانم را عفو نماید .

رفتگانم را بیامرزد وآنان رادر فردوس برین  جای دهد.

وهمۀ ما وشما را از شر شیاطین مصون ودر امان  بدارد .

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

گزارش تخلف
بعدی